نوزاد من

مجله کودک و نوزاد

نوزاد من

مجله کودک و نوزاد

مجله کودک و نوزاد

۲۸ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

طبل بزرگم خیلی قشنگه


وقتی که می‌زنم این‌جور صدا می‌ده:
«بوم بوبو بوم بوبو بوم بوبو بوم بوبو بوم بوم بوم».
ویولونی دارم خیلی قشنگه
وقتی که می‌زنم این‌جور صدا می‌ده
«دیریری دیریری دیریری دیریری دی ری ری».
شیپوری دارم خیلی قشنگه
وقتی که می‌زنم این‌جور صدا می‌ده
«دودورو دودورو دودورو دودورو دو دو دو».
پیانویی دارم خیلی قشنگه
وقتی که می‌زنم این‌جور صدا می‌ده
«دنگ‌دد دنگ‌دد دنگ‌دد دنگ‌دد دنگ دنگ دنگ».
اسب سفیدم خیلی قشنگه
وقتی که راه می‌ره این‌جور صدا می‌ده
«پیتیکو پیتیکو پیتیکو پیتیکو پی تی کو».
اما تفنگم توش یه فشنگه
وقتی که می‌زنم این‌جور صدا می‌ده
بنگ!
شعرکودکانه 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۲:۰۴
علیرضا امامی

من صبح زود پا میشم 


✅برای آموزش بیدار شدن از خواب

من صبح زود پا می شم
دست و رو م رو می شویم🚿

به مامان و بابا جون👩🏼👱🏼
سلام و علیک می کنم

پاکیزه ام مثل گل🌸
خوب و ملوس و تپل👶🏻

به به چقدر قشنگم👶🏻
می گویم و می خندم😃

به به چقدر قشنگم
می گویم و می خندم🙃🙂

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۲:۰۴
علیرضا امامی

تلفن

بازتلفن زنگ میزنه 

توگوشم اهنگ میزنه

من گوشی روبرمیدارم📢

میگم الو سلام دارم

باباجونم صداش میاد😍

صدای خنده هاش میاد

ازپشت سیم به من می گه

بزرگ شدی حالا دیگه😘

صدافرین برپسرم 

برات یه هدیه می خرم💖

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۲:۰۳
علیرضا امامی

. از پشت کوه دوباره🗻
خورشید خانوم در اومد🌅

با کفشای طلا و🌄
پیرهنی از زر اومد🌇

آهسته تو آسمون🌞
چرخی زد و هی خندید🌞

ستاره ها رو آروم⭐️
از توی آسمون چید💫

با دستای قشنگش☀️
ابرا رو جابه جا کرد🌤

از اون بالا با شادی🌞
به آدما نیگا کرد😊

دامنشو تکون داد🤗
رو خونه ها نور پاشید🌄

آدمها خوشحال شدن
خورشید بااونها خندید....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۲:۰۳
علیرضا امامی

استفاده از پستانک:

کودکانی که از پستانک استفاده میکنند بیشتر دچار عفونت ها،زخم های دهانی و آلرژی می شوند
پستانک باعث میشود به مرور زمان دندان های جلو و بالا به سمت بیرون کج شده و فک بالا و پایین ناهمتراز شود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۲:۰۰
علیرضا امامی

✅انواع دانش آموزان از نظریادگیری:

دریک کلاس درس سه گروه دانش آموز وجود دارد:
1-کلامی
2-تصویری
3-دست ورز

✅کلامی:یادگیری در این گروه از دانش آموزان،از راه شنیداری است.
یادگیری از جزء به کل است.با تکرار از درس،آموزش در آنها صورت می گیرد.

نوع تکلیف در این گروه،از طریق بازگو کردن مطالب و تحقیق کردن است.
بچه های کلامی،از کلام به مرحله مجرد می رسند.

✅دسته دوم:دانش آموزان تصویری:
یادگیری در این گروه از دانش آموزان،ازراه دیدار است.
یادگیری از کل به جزء است.
این گروه از دانش آموزان باید در کلاس آموزش را از طریق عکس های داخل کتاب و یا چارت تصویری و فیلم یا ماکت،ببینند.

نوع تکلیف در آنان،کشیدن نقاشی مربوط به موضوع است.
علامت ظاهری این دانش آموزان،شصت دست خود را در بین 4 انگشت پنهان می کند.
این دسته از دانش آموزان در یادگیری درس دایره بسیار موفق هستند.

✅دسته سوم:دانش آموزان دست ورز
یادگیری در این دسته از طریق لمس کردن است.
مثل انجام آزمایش 
یادگیری در این گروه هم از کل به جزء است و هم از جزء به کل.

نوع تکلیف برای این دانش آموزان: ساختن ماکت و مدل است.
بریدن تصویر و چسباندن آن برای پوشه کار است. دانش آموزان دست ورز،دروس سه بعدی را بهتر می آموزند.
نشانه ظاهری این گروه،داشتن انگشتان بلند هستند.
دانش آموزان دست ورز از ملموس به مجرد می رسند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۸:۱۸
علیرضا امامی

دلم عجیب در این جمعه 
هوای قدیم را کرده
هوای حیاط بزرگ مادربزرگ
با حوض آبی فیروزه ای
ماهی های قرمز
و شمعدانی های لب حوض
که عطرشان مست میکرد هر رهگذری را...
هوای دورهمی های ساده
با شام و ناهاری به مختصری نان و پنیر
و خنده های از ته دل 
با کسانی که دوستشان داریم

🌹یاد آن روزها بخیر🌹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۸:۱۷
علیرضا امامی

 اختلالات نوشتاری در کودکان را بدانیم و درمان کنیم:

_ بدخطی یا نارسانویسی✏️

 اختلال یادگیری شکل‌های گوناگونی دارد و بر اساس آن با علائم متفاوتی تظاهر پیدا می‌کند.
یکی از علائم اختلال نوشتن است. دانش‌آموز مبتلا توان نوشتاری و دست‌خط خوبی ندارد، املای او پر از غلط است و نقطه‌گذاری و دستور زبان‌ او مشکل دارد. توانایی برقراری ارتباط با جملاتی که می‌نویسد، ندارد چون نمی‌تواند کلمات و جملات را درست به هم مرتبط کند. 
ساختار نوشتار این کودکان ضعیف است و نمی‌توانند آنچه در ذهنشان است را با نوشته به دیگران انتقال دهند. 
نوشته‌های این گروه افراد پراکنده و گسسته است و خواننده توانایی درک مطلب را نخواهد داشت.

_ فاصله‌نویسی بین حروف و کلمات✏️
از جمله علل بروز این حالت سرعت زیاد قلم هنگام نوشتن، حرکت بیش از حد و سریع جانبی و بی‌توجهی به هماهنگی لازم برای نوشتن است. برای رفع این مشکل والدین یا معلم باید کلمه‌های یک جمله را به‌صورت کمرنگ یا نقطه‌چین بنویسند تا دانش‌آموز ضمن کامل کردن به فاصله‌ها هم توجه داشته باشد. همچنین می‌توان از چوب کبریت به شکل عمودی به‌عنوان حد فاصل استفاده کرد تا دانش‌آموز پس از نوشتن یک کلمه چوب کبریت را قرار دهد سپس کلمه بعدی را بنویسد 

_ اختلال در گذاشتن سرکش و نقطه✏️
بچه‌هایی که نقطه و سرکش کم و زیاد می‌گذارند، نیاز به تقویت دقت دیداری و دقت و تمرکز دارند. اگر در سال اول دقت دانش‌آموز را افزایش ندهید در سال‌های بعد مشکل او بیشتر به چشم می‌آید و بی‌دقتی او به سایر دروسش منتقل خواهد شد. 

تمریناتی مانند اختلاف تصویر را پیدا کن، بگرد و پیدا کن، کارهای نقطه‌چین، شباهت را پیدا کن، بازی‌های دقتی و... می‌تواند دقت دانش‌آموز را افزایش دهد.

_ کج‌نویسی✏️
از جمله علل بروز این اختلال سفت در دست گرفتن مداد و فشار زیاد انگشت شست به آن یا در جهت درست قرار ندادن دفتر یا کاغذ و قرار نگرفتن درست مداد بین انگشتان است. برای درمان کافی است از کودک بخواهید هنگام نوشتن بازو را به بدن بچسباند تا دست انعطاف زیادی نداشته باشد. 

_ نامرتب‌نویسی✏️
علت نامرتب‌نویسی حرکت بسیار کند دست، محکم گرفتن مداد بین انگشتان و نبودن آزادی حرکت و انعطاف پایین دست، همچنین نادرست بودن وضعیت نشستن و قرار دادن کاغذ است. برای درمان ابتدا قوانینی را در نظر می‌گیریم، مثلا از ابتدای خط شروع به نوشتن می‌کنیم. از خط منحرف نمی‌شویم. از پاک‌کن استفاده نمی‌کنیم. نوک مداد هنگام نوشتن باید تیز باشد و... همچنین می‌توانید از کپی کردن استفاده کنید.

_ پررنگ‌نویسی✏️
وقتی دانش‌آموز روی دفتر یا کتاب می‌نویسد، بیش از حد مداد را فشار می‌دهد پس به جای دفتر یا کتاب از یک کاغذ استفاده کنید و آن را روی فرش یا بالش قرار دهید تا بنویسد، به شرط اینکه به اندازه‌ای فشار دهد که کاغذ سوراخ نشود.
بعد از مدتی تمرین مشاهده می‌کنید مداد را زیاد فشار نمی‌دهد یا از مداد رسم که نوک آن زود می‌شکند استفاده‌کنید تا مجبور شود زیاد مداد را فشار ندهد. 

دکتر کتایون خوشابی
فوق‌تخصص روان‌پزشکی اطفال - عضو هیات علمی دانشکده توانبخشی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۸:۱۷
علیرضا امامی

آی بچه ها، بزرگترا
زباله هارو
تو کیسه ها بریزید
میون دشت و جنگل
توی دریا نریزید

جنگل وقتی قشنگه
که پاکه و تمیزه
محیط ما برامون
خیلی خیلی عزیزه

زمین رو پاک نگه دار
بچه ی خوب و باهوش
وقتی میری به گردش
اینو نکن فراموش
🌼🌻🌼🌻🌼
محیط زیست همیشه
باید پاکیزه باشه
اگه کثیفش کنی
زشت و آلوده میشه

🌻🌷🌷
تمیز باشید
تمیز باشید
پیش خدا عزیز باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۸ ، ۱۸:۵۷
علیرضا امامی

⚪️🐮تولدِّ کرّه الاغ کوچولو🐮⚪️
🚺🚹
یکی بود یکی نبود

 ننه گلاب و بابا حیدر پیرزن و پیرمرد مهربان و زحمتکشی بودند که یک مزرعه و دوتا الاغ داشتند. اسم یکی از الاغها خاکستری و اسم دیگری گوش بلند بود. الاغها برای ننه گلاب و باباحیدر کار می کردند و بار می بردند و گاهی هم  به آنها سواری می دادند.

توی مزرعه یک گاو شیرده هم بود که گوساله ی قشنگی داشت. اسم گاو خال خالی و اسم گوساله اش چشم سیاه بود. ننه گلاب و بابا حیدر یک مرغدانی پر از مرغ و خروس داشتند ومرغها هر روز برای آنها تخم می گذاشتند.

زندگی توی مزرعه آرام و یکنواخت بود. حیوانها هر روز از خواب بیدار می شدند،گاو علف می خورد و ننه گلاب شیرش را می دوشید گوساله این طرف و آن طرف می دوید و بازیگوشی می کرد. مرغها و خروسها دانه می خوردند و قوقولی و قدقدا می کردند الاغها بار می بردند و سواری می دادند. ننه گلاب و باباحیدر هم توی مزرعه گندم می کاشتند و زمین را آبیاری می کردند تا گندمها رشد کنند و از یک خوشه ده ها دانه ی گندم سبز شود. بعد هم باکمک چندتا کارگر، گندمها را درو می کردند و به آسیاب می بردند تا آرد کنند.

یک شب که خال خالی و چشم سیاه و خاکستری و گوش بلند توی طویله دور هم نشسته بودند، خال خالی خمیازه ی بلندی کشید و گفت:« ماما چقدر حوصله ام از این زندگی سر رفته! کاش یک اتفاق جالب می افتاد!»

گوش بلند سرش را تکان داد و عرعری کرد و گفت:« آره ، من هم مثل تو حوصله ام سر رفته و منتظر یک اتفاق جالب هستم.»

خاکستری خندید و گفت:« عر…عر..عر.. به زودی اتفاق جالبی میفته و یک کرّه الاغ کوچولوبه جمع ما اضافه میشه!»

چشم سیاه موموکنان پرسید:« کی؟ کی کرّه الاغ به جمع ما اضافه میشه؟»

خاکستری گفت:« من به زودی یک بچه  به دنیا میارم که می تونه همه مون را سرگرم کنه، اما باید کمی صبرکنید.»

همه از شنیدن این خبر خوشحال شدند و از آن روز به بعد لحظه شماری می کردند تا کرّه الاغ  به دنیا بیاید. سرانجام روزی انتظار به  سر رسید و خاکستری کرّه الاغ کوچولوی بامزه ای به دنیا آورد. کرّه ی کوچولو خیلی زود شروع  به شیطنت و بازیگوشی  کرد. گوشها و دمش را تکان می داد وعرعر می کرد وشیرمی خورد. چشم سیاه مرتب دور و برش می گشت  و مومو می کرد و می خواست با کرّه الاغ  شیطان که اصلاً نمی توانست یک جا بند شود ، بازی کند. آنها دنبال هم می دویدند و شادی می کردند.

شب که همه توی طویله دور هم جمع شدند، خال خالی مقداری علف تازه آورد و جلوی آنها گذاشت وگفت:« به افتخار تولد کرّه الاغ کوچولو می خواهیم جشن بگیریم.» بعد رو به خاکستری کرد و گفت:« خانم خاکستری، تولد کرّه ات مبارک، بذار براش یه آواز بخونم.» و اینطور خواند:

کرّه الاغ کوچولو

تولدت مبارک

شیطون  و بامزه ای

تولدت مبارک

کرّه خری ماشالا

 الاغ میشی  ایشالا

چشم  سیاه و گوش بلند و خاکستری هم با او  دم گرفتند:

کرّه خری ماشالا

الاغ میشی ایشالا

ننه گلاب و باباحیدر صدای بلند حیوانات را شنیدند، به طویله آمدند و حیوانات را دیدند که دور هم نشسته اند . فهمیدند که آنها جشن گرفته اند. کمی ایستادند و به آوازشان گوش دادند و برایشان دست زدند وبعد رفتند.

از آن روز به بعد کرّه الاغ کوچولو در کنار خاکستری و گوش بلند به باباحیدر و ننه گلاب کمک می کرد و با شیطنتها و شیرین کاریهایش باعث شادی دیگران می شد. چشم سیاه هم از اینکه یک همبازی پیدا کرده بود، خوشحال بودو گاهی با کرّه الاغ کوچولو آواز می خواند و صدای ما..ما.. و عرعر آنها درتمام مزرعه به گوش می رسید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۸ ، ۱۸:۵۷
علیرضا امامی